آرالآرال، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

آرال خان

دلنوشته های یک مادر برای پسر کوچولوش ( آنا دویغوسی )

عروسی خاله فاطی

سلام پسر گلم بالاخره من و تو هفته پیش رفتیم عروسی خاله ولی تو سرما خورده بودی شب حنابندون مریض شدی بردیمت دکتر از اونورم همش برای رفتن خاله فاطی خیلی گریه کردی آخه همش پیش اونی وقتی میریم خیلی دوستش داری دیگه آخرین روز رفتی خونش با گریه اومدی برگشتیم تهران . ولی عشق من تو خیلی بزرگ شدی موقع رفتن و برگشتن ساک و برداشته بودی کمکم میکردی میگفتی مامانی من پسرتم باید کمکت باشم بالام سن نه بویوک اولموسان  امروز بعد از چند روز بی خبری اومدی پیش من چقدر دلم برات تنگ میشه عصر رفتی انگار دلم کنده شد با رفتنت با اینکه نزدیکتم بازم دیدنت برام سخته ولی امروز بهم گفتی مامانی بزرگ شدم یادم میمونه کیا نمیذاشتن من بیام پیشت  آرال...
20 دی 1398

دلتنگی

من زیر باران ایستاده‌ام و انتظار تو را می‌کشم چتری روی سرم نیست می‌خواهم قدم‌هایت را، با تعداد قطره‌های باران شماره کنم تو قبل از پایان باران می‌رسی یا باران قبل از آمدن تو به پایان می‌رسد؟ مرا که ملالی نیست حتی اگر صدسال هم زیر باران بدون چتر بمانم نه از بوی یاس باران ‌خورده خسته می‌شوم نه از خاکی که باران ،غبار را از آن ربوده است. هر وقت چلچله برایت نغمه‌ی دلتنگی خواند و خواستی دیوار را از میان دیدارهایمان برداری بیا من تا آخرین فصل باران منتظرت می‌مانم ... سلام پسر مامانی باز شب شده و دل مامان برات تنگ شده التیام دل تنگش نوشتنه برای ت...
8 دی 1398

دلتنگی های مادرانه ۲

  آنسوي دلتنگي ها خدايي هست كه داشتنش جبران همه ي نداشتن هاست! حالم را پرسیدند ، گفتم رو به راهم ! نمی دانند رو به راهی هستم که تو رفته ای دلتنگی عین آتش زیر خاکستر است گاهی فکر میکنی تمام شده اما یک دفعه همه ات را آتش میزند . . . نگذار؛  نه سياهي..نه سكوت ..نه ديوار و نه سيم خاردار ..  و نه حتّي من ..لبخندت را از من بگيرد ..  بگذارشيريني لبخندت تلخي گذشته را بيرنگ كند..  هر جا كه هستي باش ؛  فقط خوشبخت و خوشحال باش.... فقط باش ! هميشه  در سختي ها به خودم ميگفتم : اين نيز بگذرد...  هنوز هم ميگويم !  اما حال ميدانم ؛  آنچه ميگذرد عمرِ من است ،  نه سختي ها ! ...
5 دی 1398

دلتنگی های مادرانه

آنسوي دلتنگي ها خدايي هست كه داشتنش جبران همه ي نداشتن هاست! حالم را پرسیدند ، گفتم رو به راهم ! نمی دانند رو به راهی هستم که تو رفته ای دلتنگی عین آتش زیر خاکستر است گاهی فکر میکنی تمام شده اما یک دفعه همه ات را آتش میزند . . . نگذار؛  نه سياهي..نه سكوت ..نه ديوار و نه سيم خاردار ..  و نه حتّي من ..لبخندت را از من بگيرد ..  بگذارشيريني لبخندت تلخي گذشته را بيرنگ كند..  هر جا كه هستي باش ؛  فقط خوشبخت و خوشحال باش.... فقط باش ! هميشه  در سختي ها به خودم ميگفتم : اين نيز بگذرد...  هنوز هم ميگويم !  اما حال ميدانم ؛  آنچه ميگذرد عمرِ من است ،  نه سختي ها ! نکندصب...
5 دی 1398

چیلله گئجه سی سن سیز

بو ایل اولین چیله گئجه سی کی سن سیزلیکده گئچدی بیلدیره جن ایلده سنه چیلله توتاردیم بویون گوردیم بیلوی اوخویوردون دئییردون مامانی یادیندادی ایلده من اوخویاردیم چیلله گلیر قارینان قارپیزینان قارینان چیلله نی گئل قوتلایاق کمانچاینان تارینا آمما دئدون مامانی بقیه سین اوخویا بیلمزدیم بو ایل بویومیشم اورگئت اوخویوم . بیرده دئدیم آرالی سنه وبلاگ یازمیشام اوشاقلیقدان دئدون آچ اوخویوم وای نه خوش اوخویوردون اوشاق اولاندا دییردیم آرال بویجک اوخویاجاق اوز خاطیره لرین بو ایل اوخودون چوخدا ذوق ائلدون . شب یلداست شب از تو به دلگیریهاست شب دیوانگی اغلب زنجیریهاست ...
1 دی 1398
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرال خان می باشد